سارتر: دنیا همچنان سیاه است ما حیوانهای مصیبت زده ای هستیم... اما من به این نتیجه رسیدم که بیگانگی انسان از خود استثمار انسان از انسان و فقر غذائی... همۀ اینها مسئله «شر» ما بعد طبیعی را که امری تجملی است در درجه دوم اهمیت قرار می دهد. گرسنگی، «شر» کوتاه مدتی است. یکی از نویسندگان رسمی شوروی روزی به من گفت: «زمانی که مسائل اجتماعی حل شود، یعنی زندگی راحت برای همه مردم تأمین ،گردد، آنگاه آغاز ورود انسان به «جهان تراژدی» است، یعنی آغاز متناهی بودن او...» اما به نظر من هنوز زمان این کشف فرا نرسیده است. شر اقتصادی و اجتماعی را می توان درمان کرد کمان من و آرزوی من این است. اگر کمی طالع مدد کند میتوان به این آرزو رسید. من با کسانی موافقم که عقیده دارند هنگامی که جهان تغییر یابد وضع بشر نیز رو به بهبود خواهد رفت...زمانی که رمان تهوع را مینوشتم می خواستم
اخلاقی بنا کنم. سپس تحول فکرم بدینجا رسید که در پی این کار نباشم. امروز من کتاب مائده های زمینی اثر ژید را کتابی میدانم که موجب تحیر می.شود در این کتاب میخوانیم که خدا را هیچ جای مجوی جز همه جای بروید این جمله را با يك كارگر یا با يك مهندس در میان بگذارید ممکن است ژید این گفته را با من مطرح کند زیرا این اخلاقی است مخصوص نویسندگان که مخاطب آن جز چند تن افراد نخبه نمیتوانند بود. بهمین سبب به عقیده من چنین اخلاقی جالب نیست ابتدا باید همۀ افراد بشر از راه بهبود وضع زندگیشان بتوانند «بشر باشند تا بعد بتوان اخلاقی همگانی به وجود آورد. اگر من به مردم امروز جهان بگویم: «ز نهار دروغ مگوئید، دیگر هیچ اقدامی سیاسی امکان پذیر نیست. آنچه مهم است پیش از همه چیز آزاد ساختن بشر است.باز هم از کتاب ادبیات و اندیشه فصل «درباره کلمات»پینوشت:یادمه اون خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 66 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 20:36